عکسی از سران طوایف خوزستان و استانهای لرستان، فارس، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال بختیاری سال 1327
نشسته از راست ردیف اول از پایین: شیخ عبدالحسن کعب- نصرالله مولایی- سید یوسف لطیفی- شیخ جاسب خزعل- سید کریم نعمتی نژاد- بهادر السلطان قنواتی- محمد حسین خان مکوندی- خسروخان قشقائی- منصورخان باوی- مجیدخان بختیار- نصراله آذری
تصویر تاریخی روسای عشایر عرب و بویراحمد، کهگیلویه و بختیاری در دهه ۱۳۲۰، گویای فصل مشترکی از همبستگی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی و تفاوتهای زبانی ریشه داشت. در آن سالهای پرتلاطم، پیوندهای عشایری نه با سند و فرمان، که با خون، شرافت و تعهد به یکدیگر استوار میشد.
دوران دهه ۲۰، زمانی بود که زنجیرهای فقر و محرومیت بر دستوپای مردمان کوهستان سنگینی میکرد، اما شرافت عشیرتی اجازه نمیداد هیچ خانوادۀ تنها بماند. دختران و پسران عشایر، در ازدواجهایی که گاه به صلح دیرینهای میان تیرهها تبدیل میشد، پیمانی میبستند که تقدس آن از هر قرارداد سیاسی فراتر بود. در فصل درو، داسها نه برای یک زمین، که برای شرافت مشترک به حرکت درمیآمدند و هنگام عروسی یا عزا، هیبت ایل یکپارچه میشد.
بزرگان در حلقههای مشورت، زیر سایه تکدرختان کهنسال یا در فضای پراز دود قهوهخانههای سیاهچادر، اختلافات را نه با اسناد که با حکمتی آمیخته به انصاف فیصله میدادند. این تصویر گویای روزگاری است که کرامت انسانی بر هر معیاری برتری داشت و “رنگ رخساره” خبر میداد از “سرّ درون”. امروز آن سالها به اسطوره میماند، اما هنوز در خاطره پیران ایل، گرمای آن همدلیها زنده است.
.
با
افزودن دیدگاه