کریس رایت، وزیر انرژی دولت ترامپ، در مصاحبه‌ای با بلومبرگ اعلام کرد که ایالات متحده ممکن است از آژانس بین‌المللی انرژی خارج شود، مگر آنکه این سازمان مدل‌های پیش‌بینی خود را تغییر دهد.

رایت «نادیده‌گرفتن داده‌ها» را مورد انتقاد قرار داد و خواستار بازگشت به سناریوهایی شد که بر تداوم نقش سوخت‌های فسیلی تأکید دارند.

⭕️ آژانس بین‌المللی انرژی در سال‌های اخیر، نقطه اوج تقاضای نفت را تا پایان دهه جاری پیش‌بینی کرده که با دیدگاه اوپک و دولت ترامپ که همچنان بر رشد تقاضای نفت تأکید دارند، در تضاد است. این اختلاف نظر درباره آینده نگری، اکنون به تنشی سیاسی و نهادی میان ایالات متحده و نهاد بین‌المللی کلیدی در حوزه انرژی بدل شده است.

 📌 نبرد پیش‌بینی‌ها؛ واقعیت یا روایت؟

در ظاهر، دعوا بر سر پیش‌بینی‌ها در حوزه انرژی است، اما در عمق، با نبرد دو روایت مواجه‌ایم: روایتی که آینده را در گذار سریع به انرژی پاک می‌بیند و روایتی دیگر که بر تداوم نقش کلیدی سوخت‌های فسیلی تأکید می‌کند.

⭕️ آژانس بین‌المللی انرژی و دولت ترامپ، هر دو به نحوی پیش‌بینی‌های خود را بر اساس چشم‌اندازهای استراتژیک، منافع اقتصادی و ایده‌آل‌های سیاسی سامان می‌دهند.

⭕️اگر چه آژانس بین‌المللی انرژی مدعی است که بر اساس داده‌ها و مدل‌سازی علمی‌عمل می‌کند، اما بی‌تردید سناریوهای بلند مدّت آن نیز بازتابی از خواست کشورهای مصرف کننده برای تغییر، تعهدات اقلیمی‌و ارزش‌گذاری بر آینده‌ای سبز است.

⭕️ از سوی دیگر، دولت ترامپ نیز با اصرار بر بازگشت به سناریوهایی که بر ثبات تقاضای فسیلی تأکید دارند، در پی تثبیت جایگاه صنایع نفت و گاز و تقویت موقعیت ژئوپلیتیکی انرژی ایالات متحده است.

⭕️ هر دو سوی این منازعه، آینده را نه صرفاً بر مبنای داده‌های خام، بلکه از خلال ترجمه‌ی ایدئولوژیک و سیاست‌گذارانه آن داده‌ها می‌فهمند.

⭕️ در این میان، تمایز میان پژوهشگری و کنشگری (به نفع کنشگران بین المللی)  روزبه‌روز کمرنگ‌تر شده است. نهادهای بین‌المللی، دولت‌ها و ائتلاف‌های فراملّی، به‌جای آنکه صرفاً تولیدکننده‌ی دانش بی‌طرف باشند، به بازیگرانی بدل شده‌اند که از زبان علم برای پیش‌بردن منافع خود در ساختار جهانی استفاده می‌کنند.

📌آیا علم بی طرف است؟

«علمِ بی‌طرف» در زمینه‌هایی مانند: انرژی، آب، اقلیم یا غذا، اغلب تحت فشار و درگیر شبکه‌‌های قدرت و پروژه‌های ژئوپلیتیکی است.

در نتیجه، آنچه امروز در قالب اختلاف بر سر پیش‌بینی‌های انرژی نمود یافته، بخشی از باز‌آرایی جهانی قدرت است؛ جایی که کنشگران با بهره‌گیری گزینشی از داده‌ها و سناریوها، در حال باز تعریف اولویت‌ها، تخصیص منابع و حتی تصویر آینده‌ی جهان هستند.

⭕️ در این بستر، پرسش پژوهشگر نه فقط این است که «چه کسی درست پیش‌بینی می‌کند؟» بلکه این است که چه کسی و با چه هدفی، خواسته‌ها و منافع خود را پیش‌بینی‌پذیرمی‌سازد.

🖋مسعود فروزنده

افزودن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *