نشریه اینترنتی مشعل آبادان توسط پیشکسوتان پالایشگاه آبادان و محققان دانشگاهی با موضوع جامعه، تاریخ و توسعه آبادان منتشر میشود. این شماره به آموزشگاه کارآموزان اختصاص دارد.
برای دانلود مشعل آبادان شماره ۹ اینجا را کلیک کنید.
مشعل آبادان، اسفند ۱۴۰۲. سال سوم، شماره مسلسل ۹
لینک استناد: https://www.mashalabadan.com/2393
The Internet magazine Mashal Abadan is published by the former retired staff and personnel of the Abadan Refinery and the university academicians, with the topic of society, history and the development of Abadan.This edition is designated for the “Karamouzan”: Artizan scool
Cite: https://www.mashalabadan.com/2393
فهرست مطالب
یادداشت سردبیر………………………………………………… 5
حاصل آموزشی کارآموزان | عبدالعلی لهسائی زاده……………. 8
تعطیلی آموزشگاه کارآموزان | محمدرضا خدری……………… 14
کارآموزان آبادان، خدمات و رنجها | صفر آریا………………. 17
تبلیغات شرکتی برای خنثی سازی جنبش کارگری………………. 23
تاریخچه و شکل گیری موزه کاراموزان آبادان | سعیده یاری…. 26
ورزش کارآموزان | غلامعلی میر افضل ………………………… 36
آموزشگاه فنی حرفهای کار آموزان صنعت نفت آبادان |
عبدالرضا شجاع الدینی………………………………………….. 51
کواترای دو اطاقه | عبدالحسن بنی سعید……………………. 55
معلمان و مسئولان آموزشگاه کارآموزان آبادان | جبار اقباشاوی……………. 59
خاطره کارآموزی؛ بوسه مسیو فادر و بیلرسوت گچی |
ابراهیم نصیری ………………………………………………….. ۶۲
مقایسه دو نظام آموزشی در صنعت نفت ایران (۱۹۰۱-۱۹۷۹)……………… |
آبادان و کارآموزان و یک دنیا عشق | حبیب کارجو ………….. ۶۵
خاطره کارآموزان | یحیی ناصری……………………………… ۶۹
خاطرات کارآموزان | علی نیل پز زاده ……………………….. ۷۱
مقایسه دو نظام آموزشی در صنعت نفت ایران (۱۹۰۱-۱۹۷۹) |
مسعود فروزنده …………………………………………………. ۷۴
Editor’s Note | By Masoud Forouzandeh 86
Training during the first Years in Anglo – Persia Oil Company |
Amir Hossein Forouzandeh………………. 88
یادداشت سردبیری
مسعود فروزنده
تاریخ را به شرطی میتوانیم در خدمت توسعه اکنون قرار دهیم که نگاه یکسویه و متصلب به گذشته را کنار گذاریم.
به دلیل نقشی که نهادها و مراکز اموزشی و اجتماعی در توسعه و ساخت آبادان جدید ایفا کردند مشعل ابادان در نظر دارد در هر شماره به یکی از آنان بپردازد.
این شماره مشعل ابادان، به واکاوی و معرفی آموزشگاه کارآموزان اختصاص دارد. مرکزی که برای مهارت آموزی نوجوانان تاسیس گردید و در توسعه شهری و تحولات اجتماعی سیاسی آبادان و صنعت نفت ایران نقشی مهم ایفا کرد.
کارآموزان هم در تعمیر واحدهای پالایشگاه کاری سترگی کردند و هم در توسعه شهری میراث با ارزشی بجا گذاشتند و هم در راه اندازی پالایشگاههای کشور، با همکاری مهندسان دانشکده نفت ابادان، در پیش و پس از انقلاب سهمیبزرگ داشتند. نمونه بارز آن، راه اندازی پالایشگاه تبریز و اصفهان است.
مهندسان، افزارمندان و کارگران ماهر پالایشگاه در اغلب پروژههای توسعه شهری آبادان حضور داشتند و یاری رسان مدیران شهری در مراحل و پروژههای مختلف بودند؛ از نقشه برداری و تهیه نقشه تفصیلی تا گسترش روشنایی کفیشه و احمدآباد و فاضلاب شهری
در شمارههای آینده به آموزشگاه فنی ( دانشکده نفت )، آموزشگاه پرستاری، دبیرستانهای رازی و فرخی، کانون بانوان، انجمن عکاسی، انجمن تمبر، گروههای تاتر، مکتب ادبی جنوب، حسینیه اصفهانی ها، مسجد بهبهانی ها، حوزه علمیه و روزنامهها میپردازیم.
در پایان از پژوهشگران و علاقمندان به تاریخ و توسعه آبادان دعوت به همکاری میکنیم؛ افتخار بزرگی است پیشکسوتان شهری ما را یاری دهند، خاطرات شخصی و روایت خود از رویدادهای گذشته را برای مشعل ابادان ارسال کنند.
حاصل آموزشی کار آموزان
نویسنده: عبدالعلی لهسائی زاده*، دکترای جامعه شناسی، استاد دانشگاه شیراز
آبادان نخستین شهر صنعتی مدرن ایران مبتنی بر صنعت نفت در یکصد سال پیش بوجود آمد. پالایشگاه نفت در آبادان تأسیس شد و نیروی کار عظیمیرا میبایستی حذب میکرد. نیروی کار صنعت نفت به طور کلی و پالایشگاه به طور اخص در سه رده ی مدیریت، کارشناسان و کارگران ساده باید مهیا میشد. در مراحل اولیه، نیروی مدیریتی از انگلستان به استخدام صنعت نفت در آمد. نیروی کارشناسی از هندوستان و برمه به ایران آورده شد. نیروی کارگری ساده از شهرهای مختلف ایران به استخدام صنعت نفت در آمد. پس از بر پاداری پالایشگاه نفت و تأسیسات وابسته، مسأله ی آموزش نیروی انسانی پیش آمد.
نیروی کار غیر ماهر و خام، برای تبدیل شدن به سرمایه ی انسانی، مثل هر سرمایه ی دیگر، نیازمند یک انباشت و سرمایه گذاری اولیه و سپس نگهداری و استفاده ی دایم است. به دست آوردن و نگهداری این نیروی کار،مستلزم هزینههای سنگینی بوده است. به همین لحاظ شرکت نفت میبایستی نیروی کار لازم برای پالایشگاه و دیگر تأسیسات خود را تعلیم و تربیت مینمود. برای رسیدن به این هدف سه موسسه ی آموزشی میبایستی تأسیس میشد تا در دراز مدت نیاز به نیروهای انسانی برطرف شود. لذا شرکت نفت اقدام به تأسیس ” دانشکده ی نفت ” برای تأمین نیروی متخصص فنی رده بالا نمود. سپس “هنرستان صنعتی” در رشتههای بازرگانی وفنی تأسیس شد تا نیروی مدیریت اداری وفنى واحدها تأمین شود. بالاخره “آموزشگاه حرفه ای (کار آموزان)” بوجود آمد که در واقع نیروی انسانی اسکلت صنعت نفت را میبایستی تأمین میکرد.
در رابطه با آموزشگاه حرفه ای، دانش آموزانی که دارای گواهینامه پایان سال ششم ابتدایی بودند پس از شرکت در امتحانات ورودی و موفقیت در این آموزشگاه نام نویسی میکردند. برنامه ی این آموزشگاه طی پنج سال و در دو قسمت اجرا میشد. سه سال اول دانش آموزان در آموزشگاه به فراگرفتن اصول امور فنی و هم چنین تعلیمات علمیدر کلاس میپرداختند و پس از موفقیت در امتحانات مربوطه در ادارات صنعت نفت –به موجب برآورد احتیاجات — شروع به کار آموزی مینمودند و پس از طی دو سال دوره آموزش ممکن بود در صورت احتیاج به استخدام صنعت نفت درآیند. گواهینامه ای که پس از سه سال اول تحصیل به دانش آموزان داده میشد معادل سیکل اول متوسطه بود.
هر کار آموزی در بدو ورود به دوره ی افزارمندی یک “دفترچه راهنمای شاگردان فنی شرکت نفت انگلیس و ایران” را دریافت میکرد که در صفحه ی پشت جلد مشخصات کارآموز قید شده بود. صفحه یک تا هفت اختصاص به توصیههای کارآموزی داشت. از صفحه ی هشت تا ۱۱ دانستنی هایی که یک کارآموز باید در مورد وظایف خود میدانست قرار داشت. از صفحه ۱۲ تا ۱۳ مقررات مرخصی قید شده بود. صفحات ۱۴ و ۱۵دستور العملهای سودمند هنگام کار نوشته شده بود. در صفحات ۱۶ و ۱۷ باچند بیت شعر فارسی کار آموز را به تندرستی و کار و کوشش دعوت مینمود. از سمت چپ دفترچه یا راهنما به انگلیسی، ابتدا عکس کارآموز، سپس ویژگیهای وی به انگلیسی قید شده بود. در صفحات سه و چهار تجربیات عملی به طور مجزا برای هر سال متوالی ثبت میشد.صفحه ی پنج ردیفهای افزایش دستمزکارآموزرانشان میداد. صفحه شش ثبت وضعیت دروس انگلیسی، ریاضیات، دانش فنی، نقشه کشی و علوم را نشان میداد، در صفحه هفت وضعیت کلاسهای شبانه را در مدت پنج سال کارآموزی نشان میداد. صفحات هشت و نه مقررات و جدول ثبت غیبت کار آموز درج میشد. صفحه ۱۰ مخصوص اخراج کارآموز بود. درهمین صفحه وضعیت اضافه کاری قید میشد. درصفحه ۱۱ مقررات مربوط به پیشرفت کارآموز خارج از نظام شرکت نفت قرار داشت. و بالاخره در صفحه ی ۱۲ تاریخ تحویل لباس کار به کار آموز و نهایتاً اگر جایزه ای دریافت میکرد ثبت میشد. هر شش ماه یک دست لباس کار به کارآموزتحویل داده میشد.
افزارمندان از همان ابتدا یکی از شاخههای تخصصی زیر را انتخاب میکردند: تراشکاری، برق، مکانیک، لوله کشی، ابزار دقیق و مخابرات. قبل از ورود به این دورهها میبایستی دورههای کوتاه مدت سوهان کاری، اره کاری و گونیا کردن را فرا میگرفتند. روزها در آموزشگاه بودند وبعدازظهرها به کلاسهای علمیمیرفتند. در مدت کار آموزی در شبانه روزی به سر میبردند که غذا و تمام امکانات استراحت و تفریح در آن فراهم بود و به این محل “هاستیل” (Hostel) میگفتند. در مدت پنج سال کارآموزی خود، دستمزد دریافت میکردند. مسأله ی تشویق و تنبیه کاملاً در طول پنج سال به اجرا در میآمد.
فارغ التحصیلان آموزشگاه حرفه ای پس از سالها خدمت در صنعت نفت و طی نمودن پلکان ترقی، به مرحله ی بازنشستگی میرسیدند. بسیاری از آنها پس از بازنشستگی در شرکتهای پیمانکاری که بعضاً توسط کارکنان سابق شرکت نفت بوجود آمده بودند، به کار گرفته میشدند و از تجربیات ارزشمند چند ساله درصنعت نفت استفاده میکردند و مجدّداً به شکلی دیگر به خدمات خود ادامه میدادند. بوجود آمدن عدم وابستگی صنعت نفت ایران به نیروهای متخصص خارجی پس از نیم قرن نمایان شد که یکی از پایههای اصلی آن حضور همین فارغ التحصیلان آموزشگاه حرفه ای آبادان بود. ساختار آموزشی این آموزشگاه میتواند الگوی مناسبی برای تربیت نیروهای تکنسین در دیگر شاخههای صنعتی ایران باشد. حتی وزارت کار باید برای آموزشگاههای فنی و حرفه ای خود از الگوی جامع “آموزشگاه حرفه ای” شرکت نفت استفاده کند.
- دکترای جامعه شناسی، نویسنده کتاب جامعه شناسی آبادان
تصویری به یاد ماندنی از کاراموزان و مربیان اموزشگاه کارآموزان آبادان در سال ۱۳۵۱
کارآموزان آبادان، خدمات و رنج ها
نویسنده: صفر آریا*
مقدمه: استاد «صفر آریا» یکی از کارآموزان قدیمیو برجسته آموزشگاه کارآموزان آبادان است که به دلیل تلاشهای مداوم خویش، مراحل ترقی شغلی را پس از کارآموزی، کارگر فنی عملیاتی و کارمندی عملیات پالایش و ریاست اتاق کنترل واحدهای مهم و مختلف پالایشگاه و کسب تجارب فراوان پالایشی تا ریاست عملیات نوبتکاری پالایشگاه طی کرد. متن پائین پاسخ صفر آریا درباره تاریخ آموزشگاه حرفه ای آبادان و تاثیر آن در مهارت آموزی، تربیت نیروهای متخصص فنی، مزایای آن و در نهایت نتایج منفی تعطیی آموزشگاه است که تقدیم خوانندگان محترم نشریه «مشعل آبادان» میگردد.
قبل از هرچیز لازم به یادآوری است که این یادداشتها اطلاعات شخصی بنده وناشی از مطالعه اسناد و مدارک، نقل قولها، خاطرات و تجاربی است که طی گذرندان ۴۴ سال خدمت درصنعت نفت از کارآموزی تا رئیس عملیات نوبتکاری و مدیریت شرکت نفت پاسارگاد آبادان بدست آورده ام که بدون شک خالی از اشکال و ابهام نیست که هرگونه نقد، اصلاح و رهنمود موجب تشکر و امتنان خواهد شد.
نقش عظیمیکه در جنگ دوم جهانی پالایشگاه آبادان در رساندن سوخت به ماشینهای جنگی و وجود اروند رود (شط العرب آنزمان) در حمل و نقل دریایی جهت برآورد نیرو و تجهیزات جنگی متفقین ایفا کرد انگیزه ساز حریصانه کارتلهای نفتی و سرمایه داران کلان غربی با توجه به صنعتی شدن رو به رشد و جهشی جهان و سود آوری تصاعدی نفت خام ارزان و فرآوردههای نفتی و موقعیت خاص جغرافیایی در اختلاف سطح با مناطق مرتفع نفتخیز جنوب گردید تا پالایشگاه آبادان توسعه و به بزرگترین پالایشگاه جهان تبدیل شود ( بالا بودن و ارتفاع مناطق نفتخیز نسبت به آبادان کنار دریا موجب تسهیل در رساندن خوراک نفت خام تا ۶۲۰ هزاری بشکه در شبانه رور و کمترین هزینه نقل وانتقال گردید).
طرح توسعه پالایشگاه آبادان و ساخت و ساز واحدهای تقطیر، تبدیل و تصفیه و سرویسهای وابسته آب و برق و بخار نیازمند مدیریت علمی، برنامه ریزی دقیق و آمار پرسنلی و جایگزینی نیروی تکنوکرات و تکنسین مدیریت میانی و سرپرستی و کارگران ماهردر جوشکاری، تراشکاری، لوله کشی، ابزاردقیق، برق، تلمبهها، انجین ها،رانندگان ماشینهای ساده و ساختمانی بود که بتدریج جانشین پرسنل ساده وخام و کارگران پرهزینه مامور از هندوستان شود. هرچند آموزش و عملکرد فارغ التحصیلان دانشکده نفت وکارخانه کارآموزان زیر نظر مهندسین خارجی مدیریت میشد و رئیس کارخانه در سال ۱۳۳۵ که ورودی بنده میباشد شخصی هلندی بنام مستروندرمیر و رئیس پالایشگاه آبادان شخصی انگلیسی بنام مستر کول بود اما پس از ملی شدن صنعت نفت و اخراج خارجیها موجب بسته شدن موقت پالایشگاه گردید راه اندازی و اداره مجدد بدست توانای فارغ التحصیلان همین دو مجموعه صورت و ازدیاد خوراک و متنوع تر شدن محصولات را نیز پیامد داشت.
آمار و پذیرش تعداد نفرات دانشجو و کارآموز برحسب تعداد نفرات بازنشستگان سالیانه، مرگ و میرهای ناشی از تصادفات و بیماریها، نیروی مورد نیاز واحدهای جدید طرح توسعه و درخواست نیروی متخصص اپراتوری وتعمیراتی پالایشگاههای در حال ساخت و راه اندازی استانی کشور مانند پالایشگاه تهران وگاز بیدبلند با ارائه لیست کامل اداره کل آموزش و از طریق امتحان کتبی، مصاحبه حضوری وچک آپ سلامتی جسمیوروانی در بیمارستان شرکت نفت صورت میگرفت.
کارخانه کارآموزان آبادان که اولین و مجهزترین آموزشگاه فنی حرفه ای خاورمیانه است با قدمتی ۸۰ ساله در بدو تاسیس و داشتن خوابگاه، هاستل (HOSTEL) نامگذاری شد در طی زمان با نامهای ترپنینگ شاپ (TRAINING SHOP)، آموزشگاه فنی حرفه ای آموزشگاه شهید آذرپیکان و امروز متاسفانه بجای بروزرسانی و تجهیز تکنولوژی رایج صنایع نفت و گاز و پتروشیمیو آموزش نوجوانان محروم خانوادههای جنگزده و سختی کشیده آبادانی در تامین نیروی آموزش دیده مورد نیاز پالایشگاه آبادان و حتی کل صنایع نفت فعال کشور با توجه به موجودیت سولہ مرتفع، ساختمان ودفاتر، میزوگیره ماشینهای تراش ومته، آب وبرق و اساتید مجرب بازنشسته به موزه ای خاموش و انحصاری همچون تئاتری بدون کارگردان و هنرپیشه تبدیل شده است که بعقیده من خیانتی بزرگ محسوب و هیچ پیمانکاری شایسته گی، توان وعلم و دانش مدیریت چنین آموزشگاه و پرورشگاهی را ندارد.
تدوین مقررات در نظم و نظام و امتیاز دهی میزان هوش و ذکارت با اندازه گیری دقیق ابعاد وزمان نقشه کار تحویلی کارآموز و نشان علائم مهره ای قرمز، سبز، آبی وزرد که معرف امتیاز عالى، خوب، متوسط وضعیف بود و در دروس کتبی رسم فنی، زبان، ایمنی و ابزار شناسی با نمره صفر تا صد در پرونده فرد ثبت و ضبط میگردید.
آغاز دوره پنجساله کار آموزی که ۲ سال در کارخانه و ۳ سال در پالایشگاه بود و بعد به ۳سال در کارخانه و ۲ سال در پالایشگاه تغییر یافت با شروع ۴ ماه تعلیم مقدمات اولیه (BASIC) ابزارشناسی و ساخت و ساز ۱6 نقشه آهنی با سوهانکاری،قلم و چکش کاری، اره کشی، مته کاری، با دقت اندازه گیری خط کش، کولیس، میکرومتروکالیپر زیرنظرمستمر اساتید مجرب و مهربان با ۴ روز کار عملی و ۲روز کلاس علمیزبان، ایمنی رسم فنی، ابزارشناسی، شناخت انجین وتلمبه خاتمه مییافت. امتیاز دهی در 16 نقشه تکمیلی با علائم دکمههای قرمز، سبز، آبی و زرد درجلو شماره کارآموز صاحب کار به نشان عالی، خوب، متوسط و ضعیف روی تابلوئی (BOARD) به نمایش در میآمد و امتیاز دهی دروس کلاس نیز پس از اخذ نتیجه امتحان کتبی بانمرات صفرتا صد در پرونده پرسنلی افراد ثبت میشد. پس از خاتمه دوره 4 ماهه مقدمات (BASIC) نفرات با توجه به میزان ظرفیت پذیرش به صورت گروهی و گردشی به قسمتهای تراشکاری، انجین – تلمبہ، لوله کشی، ابزار دقیق و برق تقسیم و تا پایان دوره ۲ ساله آموزش میدیدند. لازم بذکر است در فرآیند این آموزشها علاقه مندی و استعدادسنجی هر کارآموز نیز با نمرات و امتیازات علمیو عملی مأخوذه در بخشهای مختلف بدست میآمد. کارآموزی که در تراشکاری صاحب۵۰ امتیاز از صد شده بود در انجین ۹۵ امتیاز داشته عمق و علاقه و توان خود را در انجین به نمایش گذاشته است که برای آموزش عملی ۳ سال باقیمانده دوره پنجساله به قسمت تعمیرات انجین واحد عظیم حمل ونقل پالایشگاه معرفی و نهایتا از اساتید مجرب و بنام کارگاه تعمیرات انجین ماشینهای سبک وسنگین اداره حمل ونقل پالایشگاه آبادان نمایان میشد. جا دارد از دوست صمیمیو بزرگوارم مرحوم غلامرضا کوزہ گر کارآموزی که پس از چرخش و کار در تمام قسمتهای کارگاه مرکزی پالایشگاه در پست مهم ریاست کل این تعمیرگاه عظیم و نمونهها خاورمیانه بازنشسته شد یادی کرده باشم، روانش شاد .
یکی از بزرگترین اشتباهات ویا ظلم نمودن اداره آموزش پالایشگاه آبادان در مورد کارآموزان آبادان بعداز5 سال هزینه آموزشی، نیروی معلم وصدور مدارک مهر و امضاء شده روسای کل آموزشی مدیریت ۲ سالہ و5 ساله این بود که هیچگونه تطابق یا معادل مدرک رسمیدولتی حتی سیکل کلاس سوم دبیرستانی ارزیابی نمیکرد و کار آموز ۱۵ ساله کلاس ششم ورودی به آموزشگاه در ۲۰ سالگی و فارغ التحصیلی ۵ ساله را در سطح کارگر ساده کلاس ششمیرتبہ وطبقه بندی میکرد در حالیکه میتوانست با نظارت و بازرسی آموزش و پرورش سطح این مدارک معتبر را دقیقا ارزیابی و همسان سازی کند. مضافاً اینکه این کارآموز جوان فارغ التحصیل ۵ ساله که اکنون20 ساله شده است مشمول خدمت نظام وظیفه شده و با اخراج اجباری از کار باید به سربازی اعزام و۲ سال هم با درجه صفرسربازی در خدمت ارتش شاهنشاهی عمر بگذراند. این ظلم نابخشودنی اداره آموزش موجب شد کارآموزانی که دوره پنجسالہ فنی حرفه ای را سپری و اکثرا مسئولیت سنگین اپراتوری واحدهای کاتالیسی عهده دار بودند برای اخذ دیپلم دولتی که تأثیری هم در عملیات فرآیندی نداشت در کلاسهای شبانه از اول دبیرستان تا ششم دبیرستان و بمدت ۶ سال درس بخوانند و در صورت قبول ارتقا و به کارمندی مجدداً امتحان کتبی و مصاحبه شفاهی را در پیش داشت.
* مدیر پیشین نوبتکاری پالایشگاه آبادان
تبلیغات شرکتی برای خنثی سازی جنبش کارگری
اعتصاب بزرگ تیر ماه ۱۳۲۵ خورشیدی برابر با ژولای ۱۹۴۶ میلادی بزرگترین اعتصاب کارگری در خاورمیانه بود. شرکت برای خنثی کردن جنبش اعتراضی کارگران به راهبردهای مختلف دست زد. از یک سو به تنبیه شغلی و مالی و اخراج کارگران اقدام کرد و از سوی دیگر سطح رفاه را افزایش داد و به موازات این دو راهبرد، سیاست تبلیغی – فرهنگی خود را متحول ساخت. چند روزنامه و نشریه تاسیس کرد و فعالیت انجمنهای هنری، فرهنگی و تیمهای ورزشی را ارتقا داد. برای تبلیغات و فرهنگ از برخی هواداران چپ و به ویژه حزب توده بهره برد. شماری از نویسندگان و مترجمان و هنرمندان به استخدام دراورد. ابراهیم گلستان در اداره تبلیغات یکی ار مدیر – کارشناسها بود که نشریه اخبار هفته را به طور منظم منتشر میکرد.
تاریخچه و شکل گیری موزه کاراموزان آبادان
نویسنده: سعیده یاری*
این مکان باارزش و خاطره انگیز که در حال حاضر به عنوان موزه ی کارآموزان صنعت نفت فعال میباشد در واقع به عنوان اولین مرکز آموزش کارآموزی پیش از استخدام برای تعلیم کارگر ماهر مورد نیاز پالایشگاه و شرکت نفت راه اندازی شد فعالیت خود را در سال 1312 خورشیدی با نام Apprentice Training Shop آغاز کرده است. سال بعد در محوطه آموزشگاه ماکت چهل متری پالایشگاه به منظور آموزش فرایند پالایش به کاراموزان ساخته شد که در حال حاضر فقط باقی مانده آن در محوطه موزه موجود است. دورههای آموزشی در این آموزشگاه در ابتدا پنج ساله و سپس با تغییر سیستم آموزشی چهارساله شد. در دوره اول سه سال و در دورههای بعد دو سال در آموزشگاه و باقی دوره در پالایشگاه و بعدها در عملیات غیر صنعتی گذرانده میشد و با توجه به نیاز پالایشگاه و توسعه ی آن چهار رشته ی برق، مکانیک، ابزار دقیق و فرآیند پالایش به رشتههای اصلی آموزشی آموزشگاه تبدیل شدند. فرآیند جذب کارآموز از طریق آزمون ورودی انجام میگرفت و با توجه به شرایط موجود در سال 1356 جذب کارآموز متوقف شد. پس از پایان دوران دفاع مقدس آموزشگاه به عنوان یکی از نمادهای شهر دوباره کار خود را آغاز کرد و کمتر از ده دوره کارآموز جذب کرد و در نهایت در سال 1379 به کار خود پایان داد. این آموزشگاه در سال 1392 به عنوان بخشی از طرح موزههای صنعت نفت در دستور کار قرار گرفت و موزه کاراموزان آبادان در تاریخ بیست و پنجم دی ماه 1397 رسما افتتاح شد.
اهداف موزه
- ارتقاء سطح دانش و آگاهی عمومیدر ارتباط با ویژگی، عملکرد و آثار صنعت نفت و تاثیر آن بر جوانب گوناگون توسعه به ویژه در بخش آموزش نظری و عملی
- جمع آوری، ارائه و مطالعه اشیاء، اسناد و محتوای مرتبط با صنعت نفت
- معرفی نقش و جایگاه آموزش و آموزشگاه در صنعت نفت
بخشهای مختلف موزه
موزه کاراموزان با مساحت دوازده هزار متر مربع دارای سه بخش اتاقهای پنجگانه، کارگاههای آموزش و محوطه میباشد:
- اتاقهای پنجگانه
شامل پنج اتاق است که پیش از این به واحد اداری آموزشگاه اختصاص داشت و در حال حاضر مجموعه ای را تشکیل میدهد که داستان موزه را در تطابق با فعالیتهای صنعت نفت و تاریخ ایران و جهان روایت میکند. اتاقهای شماره یک و دو < گاه نگار > نامیده شده اند و تاریخ ایران و جهان از دیدگاه صنعت در شش خط زمانی مورد بررسی قرار گرفته و به تاریخ آبادان، آموزش و آموزشگاه نیز پرداخته شده است. در کنار این خطوط ویترین هایی برای نمایش اسناد و اشیاء مرتبط با این رویدادها تعبیه شده است. در اتاق شماره سه (اتاق آموزش) اهمیت و تنوع آموزشی در آموزشگاه به شکل یک کلاس درس با تخته سیاه و نیمکتهای یک کلاس درس به تصویر کشیده شده است. در اتاق چهارم (اتاق کاراموزان) اسامیوعکسها مطابق با سال ورود دانش آموزان به آموزشگاه در کنار سایر اسناد مربوطه به نمایش گذاشته شده است. اتاق شماره پنج که در زمان فعالیت آموزشگاه به مدیر آن اختصاص داشته با حفظ همان حال و هوا به نمایش مجموعه ای از اسناد و اشیاء مرتبط با اداره آموزشگاه پرداخته است.
- کارگاههای آموزشی
سالن کارگاهها با مساحت 4376 مترمربع شامل کارگاههای مختلف آموزشگاه میباشد:
- کارگاه مقدماتی یا پایه
- کارگاه لوله و مبدل
- کارگاه نجاری
- کارگاه ابزار دقیق
- کارگاه تراشکاری
- کارگاه موتورهای درونسوز
- کارگاه فلزکاری
- کارگاه برق
در هر کدام از این کارگاهها ابزار و مواد مورد استفاده برای آموزش کامل هر رشته در معرض دید قرار گرفته است. بخش مرتفع سالن با ارتفاع نزدیک به دوازده متر در دهه ی بیست با توجه به نیاز پالایشگاه برای گسترش رشتههای آموزشی در آموزشگاه ساخته شد و شیشههای ترکش خورده از زمان جنگ آن مرمت شده و حفظ شده اند.
- محوطه
در محوطه موزه عناصر نمایشی و خدماتی متنوعی وجود دارد از جمله دیگ بخار، بقایای ماکت پالایشگاه، مجموعه شیرهای صنعتی، جایگاه استند دوچرخه، استند بشکهها، اتوبوس نقاشی و زمین بازی کودکان
عملکرد وظایف
به لحاظ حائز اهمیت بودن بعد آموزشی سابق این آموزشگاه، موزه تلاش دارد با حفظ این نقش مهم ارتباط با بخش آموزش را تداوم بخشد لذا دعوت از بخش آموزشی در سطوح مختلف برای بازدید از موزه بطور مرتب و منظم انجام میگیرد.
اجرای مراسم متناسب با موضوع موزه در مناسبتهای مختلف و انتخاب فعالیتهای مرتبط با آموزش بخش دیگری از فعالیتهای موزه را تشکیل میدهد.
برگزاری کلاسهای مختلف آموزشی در رشته هایی که با شرایط فعلی موزه امکانپذیر است از دیگر فعالیتها به جهت احیا کردن نقش آموزشی موزه من جمله کلاسهای عکاسی و کتابخوانی میباشد.
*کارشناس ارشد موزه کاراموزان آبادان
تعطیلی آموزشگاه کارآموزان
نویسنده: محمدرضا خدری*
جنگ که تمام شد بازسازی پالایشگاه آبادان به زیر دستان مردان قدرتمند رفت و فیدوس به صدا درامد.
آموزشگاه فنی حرفه ای تر وتمیز شد، دانش آموزان از سراسر ایران به آبادان آمدند، کلاسها رونق گرفت و شر و شور نوجوانی وزیدن گرفت. مثل اینکه آبادان زنده شد.
یک روز خبر آمد تعطیل شد. به همین سادگی، تمام.
در زمان تعطیلی چندین مرتبه به اموزشگاه سر زدم میدیدم هر روز خراب تر از دیروز میشه.
محیط بیرونی آن تاریک و متروکه بود، چند مرتبه دزدها به سراغش آمدند یک چیزهای مثلا ابزار کوچک دم دستی و سبک را بردند.
یک مرتبه که رفتم سر بزنم نگهبان را صدا کردم ابتدا اطراف ساختمان را وارسی کردم. زیر نور خورشید سکوت مرگبار به گوشم خورد. نگاهی به نگهبان کردم اثری از وحشت در او ندیدم. عادت کرده بود. شاید چند سال دیگه اینجا بمونه چون مرده ای متحرک بشه.
وارد محوطه داخل آموزشگاه شدم، خیلی تاریک بود. نور چراغ قوه به سقف خورد حرکت شبکه تارعنکبوتی نظرم را جلب کرد. داشتم محاسبه میکردم چند عنکبوت اون بالا را اشغال کردند که صدای ویس ویسی گوشم را متوجه گوشه کلاس درس کرد. چند موش اون گوشه ویراژ میرفتند.
چند اثر روی صفحه میز دیدم از پنجه گربه بزرگتر بود از پای آدم کوچکتر. نور چراغ را متمرکز کردم. گرده خاک بخش هایی از جای پا را محو کرده بود. خوب شد به گربهها فحشی ندادم.
به یکی از کلاسها وارد شدم مقداری وسایل کار و قالبهای چوبی ریخته گری را دیدم که روی زمین افتاده بود، زیر خاک غربت محو شده بودند.
متاثر شدم. آمدم بیرون. نگهبان گزارش میداد من توی خاطرات اون نوجوانها غرق بودم.
از فردای اون روز به هرکس میگفتم بالاخره وضعیت اینجا چگونه میشه؟ کسی محل نذاشت!.
حالا پس از سالها که میخواهم برای مشعل آبادان بنویسم، قلم در دستم بی حرکت مانده. چه بنویسم…!!
عامل تعطیلی کارآموزان را نفرین نمیکنم ولی از خودم میپرسیم چرا مرکز آموزش تعطیل شد؟!
چرا کار آموزانی که با عشق و علاقه دروس فنی را بصورت تئوری و عملی میخوندن تا به کشورشان خدمت کنند از این برکت محروم شدند؟!
شاید جای دیگه یک آموزشگاه دیگه تعطیل شده باشه و منتظر یک دست قدرتمنده.
* مدیر پیشین حراست پالایشگاه آبادان، عضو هیئت نویسندگان مشعل آبادان، کارشناس ارشد مدیریت
آموزشگاه فنی حرفه ای کار آموزان صنعت نفت آبادان
نویسنده: عبدالرضا شجاع الدینی*
مقدمه
ابتدا دوران جکار آموزی و اشتغال خودم را شرح میدهم. پس از پایان ۲ سال از کارخانه کارآموزان در سال۱۳۳۵ به کارگاه مرکزی پالایشگاه آبادان تخصیص یافتم. پس ازکسب دیپلم فنی وریاضی، با گزینش برای گذراندن دوره ابزارهای دقیق به دانشکده نفت رفتم. به مدت بیست سال در واحدهای مختلف اشتغال داشتم. آخرین ده سال را به عنوان مربی و مدرس تا پایان خدمت انجام وظیفه کردم.
لازم میدانم به عرض برسانم گروه آموزش پالایشگاه دربازسازی خرابی های جنگ و راه اندازی واحدها همکاریهای شایان توجهی داشتند. تا آنجایی که به یاد دارم: آقایان: احمد لک رئیس، زنده یاد دهقان زنده یاد عباس جوهری پور، زنده یادآقای مکی گوبانی. اقایان حافظ اسدی. کرامت محمدی نژاد و فخاری در این مهم مشارکت داشتند.
آموزشگاه فنی حرفه ای کار آموزان صنعت نفت آبادان (Artizan School ) واقع در منطقه بهمنشیر آبادان در سال 1312 بنا به تعهدات قرارداد دولت ایران و انگلستان (AIoc) تاسیس و ایجاد شد. این آموزشگاه نخستین و معتبرترین در خاورمیانه و الگوئی برای آموزشگاههای کارودانش ( فنی حرفه ای ) شد. انگلیسیها جوانان خود را جهت آموزش به آنجا میفرستادند و باهمین آموزشها آشنا میشدند. آموزشگاه موصوف نوجوانان 14-16ساله از شهرهای مختلف ایران با آزمون گزینش میکردند.
نوجوانان جهت استعداد فراگیری به مصداق (العلم فی الصغر کان نقش فی الحجر ) ( علم اموزی در کودکی مانند نقشی است که بر سنگ بتراشند ). انتخاب مناسب و بجایی میبود.
دوره آموزش 5 سال، ابتدا 2 سال در آموزشگاه شامل گذراندن آموزش عمومی: سوهان کاری ساخت قطعات مختلف با سوهان و اره چکش کار و بریدن قطعات، ساخت قطعات ظریف با سوهان و ماشین مته، دوره عمومی4 ماه بود.
دورههای تخصیص یافته به صورت نظری و علمیتا پایان دوره 3 ساله آموزشگاه و 2ساله پالایشگاه ادامه داشت.
پایان دوره 5 ساله با رتبه 8 بعنوان استاد کار ارتقا مییافتند. مدرک پنج ساله این آموزشگاه اعتبار جهانی داشت. مواد درسی برگرفته از انگلیس با مربیای و مدرسین تحصیل کرده انگلستان که با علم روز آشنا بودنند. بارزترین خصیصه، فارغ التحصیلان آموزشگاه صنعت نفت آبادان، انضباط و تعهد شدید کاری، وقت شناسی و عجین شدن با کار، گوئی پاره ای از پیج و مهره پالایشگاه در میآمدند.
مدرسین و مربیان این آموزشگاه برای آشنائی با تازهها و ابزارها و دانش روز برای ارتقا آموزش، چند ماهی در سال به انگلستان میرفتند، مضاف براین کورسهای مکاتبه ای خارج همیشه در برنامههای این موسسه بود.
آخرین دوره گزینش کار آموز که حقوق 31 ریال در روز به کار آموز داده میشد، ورودیهای 1333 بود، ضمن اینکه خوابگاه نیز تعطیل شده بود.
در مهرماه 1333 صد و دو نفر (102) از بین داوطلبین با قبولی در کنکور، مصاحبه و تایید سلامت جسم و آزمایشات مربوطه پزشکی به استخدام شرکت در آمدیم.
مربیان و مدرسان سال 1333 کارخانه کارآموزان صنعت نفت آبادان
1__ آقای ساسان پور رئیس آموزشگاه ومردی شیک پوش ومورد احترام همه مربیان ومدرسین بود. 2__ آقای شریف پور انسانی آرام و مورد احترام همه بود. 3__ آقای جروند 4__ آقای تکلیف: سرپرست امور ورزش وتدارکات ورزشی که وسایل ورزشی به کار اموزان میدادند. مردی مهربان و صمیمیبا کار اموزان. روحش شاد. 5__ آقای مقربی: سرپرست بخش تراشکاری با ابهت وبسیار جدی در آموزش. 6__ آقای رجائی: سر پرست بخش تراشکاری . ایشان بمناسبت پر خطر بودن تراشکاری، در آموزش این کار بسیار جدی وسختگیروقابل احترام همه بودند. اما در یک تور گردشگری با کارآموزان، روحیه بسیار لطیف و وشوخ طبعی خودرا نشان دادند. 7__ آقای بقا زاده مدرس بخش تراش. ایشان مردی بسیار ارام ومهربان بود. 8__ آقای شهابی، ایشان استاد مدرس پمپها ( تلمبهها ) بود. مردی قوی هیکل وقهرمان کشتی. مربی کشتی کار آموزان هم بودند. 9__ آقای حاج بابا دهقان: مدرس برق، بعدها افتخار همکاری در آموزش پالایشگاه را با ایشان داشتم. حافظه ای مثال زدنی داشت. شماره پرسنلی ونام کوچک همه دورههای آموزشی در آموزشگاه را درحافظه خود داشت. آرام ومهربان وراهنماییهای صمیمانه ای به کار آموزان مینمود. تنگ نظرانه با همکاران و کارآموزان بر خورد نمیکرد متاسفانه خیلی زود ازمیان مارفت. روحش شاد. 10_ آقای ابراهیمی. 11_ آقای گشتاسبی. 12_. آقای فوارق
از جمله خدمات نیروی انسانی ورزیده پالایشگاه آبادان در دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ همانا راه اندازی و بازسازی پتروشیمیبندر امام، پالایشگاههای اراک، بندرعباس بود.
یادداشت نشریه: استاد شجاع الدینی که خود از کار آموزان قدیمیآموزشگاه حرفه ای آبادان بود در دوران اشتغال در اداره آموزش، چند کتاب و مقاله در زمینه «فلز کاری»، «برشکاری» و «ابزاردقیق» ترجمه یا تالیف کرده اند و در کارگاه مرکزی پالایشگا آبادان خدمات قابل توجهی داشته و موفق شده بودند که ظریف ترین و سخت ترین وسایل مورد نیاز واحدها را برشکاری کنند. ایشان از تعطیلی آموزشگاه حرفه ای آبادان بشدت ناراحت و غمگین است.
*کاراموز ( AMS)، مدرس پیشین کارآموزان و دورههای ضمن خدمت، بازنشسته پالایشگاه ابادان. نویسنده.
کواترای دو اطاقه
نویسنده عبدالحسن بنی سعید
عبدالحسن بنی سعید کارمند بازنشسته پالایشگاه آبادان هستم، میخواهم حال و هوای دهه ۴۰ را شرح دهم. درخانههای حیاط دار با همسایگان گوناگون به صورت کرایه نشینی زندگی میکردیم. شرکت نفتی بودن و داشتن یک کواتر دو اطاقه هر چند کوچک برای مایک رویا بود.
سال ۱۳۴۰ بامدرک هفتم متوسطه ازدبیرستان امیرکبیر در امتحانات کارآموزان یاهمان آموزشگاه حرفه ای شرکت کرده و قبول شدم دنیایی از شادی من و خانواده ام را فرا گرفت. پوشیدن بویلرسوت گل و گشاد براندام نوجوانیم بهترین لباس دنیا بود. پس ازسه سال کارآموزی و دو سال کارورزی در تعمیرات و عملیات پالایش به استخدام پالایشگاه عظیم نفت آبادان درآمدم.
نصب عکس دایره ای شکل یا همان (بی، اس، نامبر) برجیب کاپشن یالبه شلوارلی وتردد با دوچرخه ریس ریسی وهمراه داشتن ظرف سپرتاس حض وافری داشت یاخدمونی بگم تیس میداد.
همزمان با کار در عملیات آموزش زبان انگلیسی وادامه تحصیل بصورت شبانه شوق آفرین بود. یعنی تلاش بیشتر برای بهتر بودن و بیشتر دانستن آنهم در شهری که پاتوق هایش گفتمان کتاب بود و تحلیلهایش متداول.
به دبیرستان مشخص وپر خاطره رازی مشغول به تحصیل شدم وبالاخره دیپلم گرفتم. سال ۱۳۵۶ ازکارگری دوست داشتنی به کارمندی ارتقاء یافته و بعنوان کارمند واحدهای تصفیه نفت و سپس کارمند ارشد دستگاههای تفکیک گاز شروع بکار نمودم.
اعتصابات وروزهای پرشورانقلاب راگذراندیم تااینکه جنگ تحمیلی ۸ ساله آغاز شد.
آتش حقد وکینه صدامیان بعثی عراق پالایشگاه قدبرافراشته ما رادرکنارمرز قرار گرفت وبا اصابت هرخمپاره وگلوله توپ به مخازن ودستگاههای پالایشگاه آتش مهیبی زبانه میکشید و چقدرسخت ودردناک بود پس از خروج از آبادان یکسال و اندی با فرمانداری ماهشهربا عنوان رئیس کمیته سوخت و رئیس تعزیرات حکومتی همکاری داشتم.
درسال ۱۳۶۱ با حکم رئیس وقت پالایشگاه به بندرصادراتی ماهشهر اعزام و درکنار کار عملیاتی نهضت سواد آموزی کارگری را دایر نمودیم و سپس مسولیت آموزش وآزمون مهارتهای فنی گارگران راعهده دار شدم.
به دلیل پراکندگی کارکنان در پالاشگاههای کشور ناچار برای ارتقای رتبه آنان و انجام آموزش و آزمون به آنجا عزیمت میکردم،
به موازات رزمندگان عزیزوباتفاق همکاران وهمشهریانم به ترویج فرهنگ پشتیبانی و فنی وهمچنین آشنائی دانش آموزان استان نمایشگاه شکست حصر آبادان را درماهشهر وسپس در اهواز برپا داشتیم.
بعداز پذیرش قطعنامه پاکسازی وبازسازی وراهاندازی واحدهای عملیاتی پالایشگاه آغاز شد.
مسولیت بازسازی وراه اندازی کارخانه تهیه روغن موتور در( بریم POD ) و واحدهای تصفیه نفت و تهیه حلالهای ویژه واحد مراکس، واحد سوخت جت ( A.T.K ) و همچنین واحدهای بزرگ تفکیک گازرابعهده گرفتم و پس از اتمام بازسازی وراه اندازی آنها واخذ کارشناسی از دانشگاه آزادآبادان مسولیتهای دیگری چون رئیس عملیات نوبتکاری و ایمنی را نیز پذیرفتم تااینکه ایام بازنشستگی ودل کندن از آن همه خاطره و فراز و نشیب فرارسید. حاصل ۴۲ سال تلاش و تجربه همراه با مقاومت و شهادت همکاران به برافراشته بودن مشعل فروزان صنعت نفت و چرخه اقتصاد کشور انجامید که ایزد منان را شکرگزارم.
این کلمات مسیر نوجوانی مرا تعیین کرد، از احمد آباد با عشق به کارگری، از کارآموزان با سوهان و سمباده تا مدیریت در بزرگترین و پیچیده ترین پالایشگاه خاورمیانه و جهان.
آرزوی داشتن یک کواتر دویا چند اطاقه در جمشیدآباد و پیروز آباد تابنگلههای بزرگ و مجهز بریم چیزی نبود جز تحقق یک آرزو که آنهم با لطف خداوند میسر گردید.
- پیشکسوت و مدیر پیشین عملیات نوبتکاری پالایشگاه ابادان، روایتگر تاریخ فوتبال ابادان
معلمان و مسئولان آموزشگاه کارآموزان آبادان
نویسنده: جبار اقباشاوی*
به پاس قدردانی از مدرسان و اساتید دلسوز وبا اخلاص قدیمی آموزشگاه حرفه ای آبادان، اسامیتعدادی از این عزیزان که در یاد و حافظه ی برخی از کارآموزان قدیم مانده است در این ویژه نامه ثبت میگردد تا یاد و خاطره آنان را زنده نگاه داریم. بدیهی است به علت گذشت زمان طولانی از آن دوره وعدم دسترسی به اسناد قابل اطمینان، ذکر نام همه ی ان عزیزان مقدور نگردید و اسامیحاضر نیزبه کمک و یاری دوستان قدیمیفراهم آمده است. سمتهای قید شده در مقابل نام استادان مربوط به سالهای متفاوت میباشد.
از مدیران خارجی میتوان به مستر هاکر ( انگلیسی) رئیس آموزشگاه، مستر وندر میر (هلندی) رئیس آموزشگاه، جروند: معاون آموزشگاه اشاره کرد. افرادی متخصص و غیر سیاسی که به نظم و دقت شهرت داشتند.
استادکاران و مسئولین دیگر آموزشگاه کاراموزان که در خاطره ما بجا مانده اند و اطلاع دقیقی از همه عزیزان بزرگوار ندارم عبارتند از آقایان جواد مقربی، ابراهیم محررخمامی، حاج بابا دهقان: برق. رضا دهقان : تلمبه ها، عبدالرسول بشیریان: برق، علی اکبر صالحیان. منوچهر خسروی: برق، صفر صفری: مربی کلاسهای نظری، بهرام جلایی: راشکاری، احمد لک: تلمبهها و رئیس کارگاه، محمود تکلیف: مدیر ورزش و استاد فیزیک، مکی گوبانی: برق، محمد جهان پناه: رئییس کارگاه ، ماهوزی: مربی نظری، علی صالح، مصطفی آذر، قدیریان، ساسان پور: سال 1333 رئیس آموزشگاه، باجوند: دوره مقدماتی، قسمت تلمبه ها، علی دانشیار: رئیس آموزش حرفه ها، فاروق فتاحی: مربی ورزش، کریم زمانی خان، احمد پیشنمازی.
دیگر پیشکسوتان که میتوانم به نام انها اشاره کنم عبارتند از: احمد بیداریان عبدالجلیل محمدزاده عبدالغفور نعمتی نوروز بندریان : نجاری. حسین قلی شاهپوری: نجاری، غلامشاه بنازاده: تراشکاری دوانی : جوشکاری یاسین زاده یعقوبی : انجین شاپ محمدیار عوض پور: مقدماتی، مهندس شهابی: رئیس انجین شاپ حسین ناطقیان، انجین شاپ امرالله باباجانی : دوره مقدماتی، اسدالله گشتاسبی: دوره مقدماتی علی صوفاری : استاد کار جوشکاری جعفری نسب: آموزش زبان، چاروسایی رجایی: تراشکاری البرزیان، همایون حسامی، آوانسیان: برق جم نژاد: ریاضی، خرمیروف چای، روشنایی تراب زاده: معلم رسم فنی فاضل چاروسه کوهنجانی احمد هدایتی غلامعلی رنجبری رحمت الله ابراهیمی: رئیس کارگاه محمد ابراهیم شریف پور: رئیس کل آموزش فربد صراف: آموزش زمانخانی: آموزش جهانبخش فیاض چگنی: رئیس هنرستان گلبان گلشنی
ماشلی میرزایی قلعه وردی: جوشکاری شرف الدین فوارق، ناصر رهنورد مصطفی دشتی گوهری: مسئول انبار ابزار، نورالله لطفی، یازل، مبارک: مسئول قسمت آهنگری (که در محوطه باز بیرون از کارگاه با سوخت ذغال سنگ کار وآموزش میداد.) کاظم عرب علی سدهی الله داد چنگیزی یدالله آلیا روستایی عزیزالله شیروانی: اموراداری، ناصر نگراوی: اموراداری، خانم جوبندی: منشی آموزشگاه
یاد و خاطره همه عزیزان زحمتکش گرامیباد
* عضو هیئت نویسندگان مشعل آبادان، کارشناس حوزه عملیات پالایشگاه آبادان
ورزش کارآموزان
نویسنده: غلامعلی میر افضل*
خاطرات دوران کار آموزی وجوانی بسیار زیاد است، آن هم در ورزش اما آنچه که برای من همیشه در خاطرم خواهد ماند و ارزش داشته وخواهد داشت،سوای نقش واهمیت آموزشگاه حرفه ای در آموزش فنی وصنعتی،درزمینههای مختلف،داشتن آکادمیورزش فوتبال بودکه ما نوجوانان آن روز را پرورش و آموزش میداد که بعدها به تیمهای بزرگی مثل تیم کارگر وصنعت نفت آبادان پیوستیم.
آکادمیفوتبال همان حلقه مفقوده ای ست که این روزها بسیاری از تیمهای حرفه ای باید داشته باشند، درادوار گذشته و پس از تأسیس آموزشگاه حرفه ای، ورزش نیزبسیار بااهمیت و جدی مورد حمایت بود و دررشتههای مختلف همیشه ورزشکاران زبده ای را پرورش داده، به ویژه فوتبال که تغذیه کننده وپشتوانه ی تیم کارگر آبادان نیز بود.
وجود مربیان بزرگ ودلسوزی چون زنده یادان محمود تکلیف و فاروق فتاحی، فوتبالیستهای ارزنده و بزرگی چون زنده یاد هوشنگ خواجه ای، مظفر زارع، زنده یاد هوشنگ کوهستانی، اسماعیل کشتکار، زنده یادغلامحسین شجاع، زنده یادعلی نکویی، زنده یادعبداله شمسایی، زنده یاد محمود سعی الدینی، اصغر فخر آبادی، حسین رودانی، شهید جمشید پرچی زاده، علی احمدی خرم، حبیب کارجو و بسیاری دیگر را نیز در دامان خود پروراند.
از بدو ورود به آموزشگاه حرفه ای، همراه با درس وکار عملی، که میتوان گفت این آموزشگاه مهم علمی– کاربردی عمل میکرده، ورزش نیز درکنار آنها از اهمیت بسیاری برخوردار بود که نقش مهمیبرای آینده ی یک شاغل در صنعت نفت از نظر جسمانی و روحی روانی در برداشت.
بجز فوتبال درآموزشگاه رشتههای دیگر ورزشی نیز مورد حمایت و آموزش قرار میگرفتند. شنا که استخرباشگاه آبادان در زمانهای مناسب در اختیار کار آموزان بود یا والیبال و بسکتبال و کشتی و وزنه برداری و بوکس و تنیس روی میز هم بچههای کار آموز فعالیت میکردند و تا قهرمانی پیش میرفتند.
توجه به ورزش باعث شده بود که کار آموزان همیشه بانشاط و سرزنده باشند وبا روحیه بهتری کارهای عملی ورشتههای فنی وصنعتی را میآموختند. در زمان مربیگری مرحوم آقای فاروق فتاحی، ایشان از من و بعضی دیگر از دوستان کارآموز خواست که با تیم آموزشگاه فوتبال را ادامه بدهیم لذا با کمال میل قبول کردیم وهمان پیشنهاد موجب رشد و ترقی ما در فوتبال شد. به گونه ای که من بعد از آن به عضویت در منتخب جوانان آبادان سپس منتخب جوانان خوزستان به دنبال آن قهرمانی جوانان کشور با تیم خوزستان و در ادامه با تیم کارگر که یکی از تیمهای پر افتخار آبادان بود و در نهایت در تیم صنعت نفت آبادان بازی میکردم.
امروز که پس از سالها به این امور فکر میکنم نقش آموزشگاه حرفه ای آبادان در تربیت نیروهای ماهر صنعتی و پرورش فوتبالیستهای مشهور و صاحب نام، نقشی بسیار ارزنده و قابل ستایش بوده است که متاسفانه با تعطیل کردن آنجا هم تربیت نیروهای ماهر صنعتی مورد نیاز پالایشگاه وهم به ورزش آبادان لطمه ای جدی وجبران ناپذیر وارد آمد
*کاپیتان تیم فوتبال کارآموزان، عضو هیئت مدیره کانون بازنشستگان صنعت نفت آبادان.
خاطره کارآموزی؛ بوسه مسیو فادر و بیلرسوت گچی
نویسنده: ابراهیم نصیری*
من ورودی سال ۱۳۴۱ هستم. آن زمان بچههای کارآموز آموزشگاه حرفه ای (که به آن کارخانه کارآموزان میگفتیم) آنقدر شیطنت و شوخی و بازیگوشی میکردن که هنوز بعد از پنجاه شصت سال که میگذره از آن شوخیها و القابی که روی همدیگه میگذاشتیم خنده ام میگیره. بشوش و مرغابی و کله اسبی و طماطه و….. لقبهای عادی و همیشگی بود.
یک روز آقای «جروند» که مدیرمان بود ما سه چهار نفر را که فکر میکرد بچههای آرام و سر براهی هستیم صدا کرد و ماموریت داد که به ایستگاه سه فرح آباد رفته و در ساختمانی که از طرف شرکت در اختیار حزب «ایران نوین» قرار گرفته بود به کارگرانی که در آنجا مشغول تعمیرات بودند کمک کنیم.
راننده ی اداره را صدا کرد تا با ماشین شرکت ما را به آن محل برساند. آنجا دو سه روزی کار بود و طی این مدت که ما مدیر و استادان خود را بالای سر نداشتیم زمین و آسمان را از شوخی و شیطنتهای خود بهم دوختیم. روز آخر که قرار بود به کارخانه کارآموزان برگردیم، باهمدیگه قرار گذاشتیم که بیلرسوتهای خود را کثیف و گچی کنیم که بتوانیم سر آقای «جروند» را شیره بمالیم و هرکدام یک بیلرسوت نو بگیریم. به همین خاطر بیلرسوتهای همدیگه رو گچ مالی کردیم و آخر سر هم با پنجه ی گچی پشت بیلرسوتها رو نقش انداختیم و رفتیم کارخونه. اونجا یه راست رفتیم دفتر که خودمان را نشان بدهیم که برگشته ایم و مثلا پاداش بگیریم. آقای «جروند» ابتدا تحویلمان گرفت و خسته نباشید گفت اما بعد که حرف بیلرسوت نو را زدیم گفت: پس این پنجههای گچی چیه پشت کمرتون مالیدین حقه بازها؟ میخواهین به من کلک بزنین؟ از نمره هاتون کم میکنم برید گمشید تو کارگاه. و ما از ترس و خجالت زده با دو به طرف کارگاه دویدیم.
زمانی که کار آموزی ام تو کارخونه تمام شد، مرا به اداره تعمیرات برق بیمارستان او پی دی و سیکلین فرستادن. در سیکلین، پشت پلیتهای پالایشگاه، بغل اداره پست آبادان، کوچه مانندی هست که آن موقع کلیسایی آنجا بود که متعلق به مسیحیان کاتولیک بود.اسم آن کلیسا،(R.C.Church)بود (مخفف کلیسای کاتولیک رم).
متولی اش کشیشی بود که به او «مسیوفادر» میگفتن. چون کلیسا در محدوده ی کاری اداره ما قرار داشت کارهای برقی آنجا را ما انجام میدادیم و خیلی وقتها برای تعمیرات برقی و یا تعویض لامپهای سوخته به آنجا میرفتیم این آقای «مسیو فادر» که کشیشی ایتالیایی بود پیرمرد بسیار مهربان و خوبی بود که زبان فارسی اش هم هرچند بالهجه اما خوب بود و خیلی سعی میکرد که مرا مسیحی و کاتولیک کند. به من میگفت تو بیا کاتولیک بشو من ترا به ماموریت افریقای جنوبی میفرستم ویک کلیسا را در اختیارت میگذاریم و اسقف اعظم میشوی و خیلی ترقی خواهی کرد و از این حرفها...اما در آخر کار حریف زبان من و اطلاعات دینی ام نشد.
این کشیش مهربان تقریبا هر روز و یا هفته ای چند روز به ملاقات و عیادت بیماران بستری دربیمارستان شرکت نفت میرفت. روزی یک واقعه روی داد که عوغا شد. مسیو فادر از روی محبت پدرانه و کشیشانه و بی غرض، دربخش کارگری زنان با زن بیمار جوانی دست داد و روی او را بوسید. همان کار توفانی بپا کرد. یکی از کارگران آن بخش که این صحنه را دید، چنان بر اشفته شد و سر و صدا بپا کرد و شکایت را به رئیس بیمارستان رساند که ناچار شدند عذر پدر روحانی را بخواهند و محترمانه به او گفتند که دیگر به بیمارستان نیاید. و از آن به بعد، بجایش یک روحانی مسلمان گذاشتند که از بیماران عیادت کند.
خاطرات از آن زمان وآن شرایط خاص آموزشی و کار در محیط پالایشگاه و اماکن شرکتی بسیار زیاد و جالب است اما به علت محدودیت جا برای درج آنها با عرض معذرت شرح بیش از این مقدور نیست و به وقت دیگر میسپارم.
سلامت و پایدار باشید.
* پیشکسوت کارآموزان، مسئول پیشین تعمیرات برق بوارده و فضای سبز پالایشگاه.
مقایسه دو نظام آموزشی در صنعت نفت ایران ( ۱۹۷۹- ۱۹۰۱)
نویسنده: مسعود فروزنده*
مقدمه
دردوره قاجار اولین سرمایه گذاری دولتی برای آموزش نیروی انسانی با هدف توسعه در واکنش به جنگهای ایران – روس ایران صورت گرفت. شکست در جنکهای ایران و روس آغاز پرسشگری و یافتن پاسخها در الگوی حکمرانی و کشورداری گردید که چرا ایران از قافله تمدن و پیشرفت عقب مانده و ممالک غربی به این درجه از پیشرفت نائل آمده اند. اولین پاسخها در دو واژه «تعلیمات» و «صنعت» خلاصه میشد. اولین اقدام توسط عباس میرزا با اعزام محصل به اروپا و راه اندازی چند کارگاه نظامیرقم خورد و دومین اقدام در عصر ناصرالدین شاه و به دست امیر کبیر به تاسیس دارالفنون انجامید. در دوره ناصری و مظفری، دارالفنون و چند مدرسه مانند مدرسه فلاحت مظفری، مدرسه نظامیأصفهان و مدرسه نظام تهران تاسیس گردید. با پیروزی جنبش مشروطه، تغییر سلسله قاجار و گسترش افکار روشن بینانه، اهمیت آموزش فنی – مهندسی و مهارت آموزی بالا گرفت. سیاستمداران و کنشگرانی چون داور، تدین، متین دفتری و فروغی، پیروی از انقلاب صنعتی، ایجاد اقتصاد ملی و در حوزه آموزش، گسترش مدارس عالی مهندسی فنی و هنرستان صنعتی را بهترین مسیر برای توسعه و مدرنیزاسیون ایران دانستند که در دولت پهلوی اول آن را به اجرا درآوردند. احمد متین دفتری در کتاب خود که در سال ۱۳۰۴ منتشر شد آن را بیان میکند.
در اجرای این سیاست آموزشی، مدرسههای فنی و هنرستانهای صنعتی مانند آموزشگاه تلگراف و بی سیم در سال ۱۳۰۵، مدرسه صنعتی فارس در شهریور سال ۱۳۰۶، مدرسه عالی مهندسی در تیر ۱۳۰۶، هنرستان صنعتی تبریز در ۱۳۰۹، هنرستان رنگرزی در سال ۱۳۰۹ و آموزشگاه حرفه ای (کارآموزان) آبادان در سال ۱۳۱۲ آموزشگاه فنی آبادان در سال ۱۳۱۸ تاسیس شدند. فشار دولت ایران به شرکت نفت انگلو – پرشیا برای آموزش نیروی کار ایرانی از همین زاویه قابل تبیین است.
ویژگیهای نظام آموزش شرکت نفت انگلیس ایران درسالهای ۱۲۸۷ تا ۱۳۱۲
- دورههای کوتاه مدت کارگاهی
- صرفه جویی در بودجه
- پرورش کارگر ماهر
- آموزش حداقلی ایرانیان
تصور غلطی از دوران انگلیسیها در ذهن نسل حاضر نقش بسته است و همه دستاوردهای شرکت ملی نفت در سه دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ را به حساب شرکت نفت انگلیس ایران میگذارد. آموزش در پنجاه سال حاکمیت انگلیسیها به دلیل نگاه استعماری به کشورهای میزبان نفتی، صرفه جویی اقتصادی و محدود سازی در انتقال دانش به تحول کیفی نیروی کار ایرانی نیانجامید وعقیم ماند.
برای مثال میتوان به ضعف مفرط نیروی کار ایرانی پس از خلع ید از انگلیسیها اشاره کرد که بجز پالایشگاه در بخشهای مهندسی، توسعه میدانها و بازرگانی و فروش خارجی ضعیف بود. مثال دوم از اولی آشکارتر است شرکت ملی نفت ایران در سال ۱۳۳۳ به این واقعیت دست یافت اغلب نیروی کار ایرانی بی سواد هستند و توانایی اولیه در خواندن و نوشتن به زبان فارسی ندارند و در مهارت حرفه ای و سازمانی تک بعدی پرورش یافته اند. شرکت ملی نفت ایران با همکاری شرکتهای عامل ( موسوم به کنسرسیوم) اولین کلاسهای اجباری سواد آموزی را با پنج هزار کارگر در سال ۱۳۳۴ بر پا کرد.
اغلب دورههای آموزشی که شرکت نفت انگلیس ایران در سالهای اولیه ( ۱۲۸۷ تا ۱۳۱۲) بر پا میکرد «کارگاه محور»، با حداقل دروس نظری بود. تمایل اعضا هیئت مدیره و همچنین سابقه همکاری با شرکت نفت برمه موجب گردید بخش قابل توجه نیروی کار شرکت در ابادان از هندوستان و برمه تامین شود. نیروی کار برمه و هندی ماهرتر از نیروی کار ایرانی بود.
راهبرد آموزشی شرکت در این دوره تاریخی چهار ویژگی داشت. اول انکه دورههای اموزشی کوتاه مدت و کارگاهی بود و زمان زیادی برای تعلیم و پرورش صرف نمیشد، دوم، سیاست صرفه جویی شرکت به کم مایگی دورههای آموزش میانجامید و سوم اینکه هدف شرکت، پرورش کارگر ماهر بود و به خیل عظیم کارگران و سواد آموزی اعتنایی نداشت. تبعیض ملیتی ویژگی چهارم بود.
مقایسه آماری، توصیفی دقیق تر از وضعیت این دوره تاریخی ارائه میکند. بر أساس صورت جلسه عمومیشرکت در سال ۱۳۰۴ خورشیدی، با آنکه شمار کارگران ایرانی بالغ بر ۲۳ هزار نفر و کارگران هندی بالغ بر ۵ هزار نفر بود تنها ۶۰۸ کارگر در کارگاه آموزش ضمن خدمت را گذراندند. مطابق همین سند با در نظر گرفتن کارگران فصلی جمعیت کل کارگران به یکصد هزار نفر در شهرهای مسجد سلیمان، اهواز و آبادان بالغ میشد. در سه سال پیش از آن هر سال تعداد ۳۰۰ کارگر در مناطق نفتخیز آموزش ضمن خدمت میگذراندند.
اعتصاب دوم کارگران هندی که بخشی از آنان مهارت خوبی داشتند در می۱۹۲۲ به بازگرداندن انان به هندوستان انجامید و فرصتی برای کارگران ایرانی فراهم کرد. اعتصاب اول کارگران هندی در دسامبر ۱۹۲۰ بود.
کمک مالی شرکت در این دوره ۲۵ ساله به اداره معارف مسجد سلیمان، اهواز و ابادان برای تقویت آموزش مقطع دبستان در چند نوبت برای جلب رضایت مدیران شهری و انجام مسئولیت اجتماعی صورت گرفت که در قیاس با جمعیت کارگران بسیار محدود و برای جلب رضایت جامعه پیرامونی و نمایش به دولت بود.
«آموزش عمومی» کارگران در شرکت نفت انگلیس ایران به دلایل بودجه ای و کمبود مربی و استفاده جسمانی از کارگران اولویت نداشت. ضمن آنکه فرایند تولید چندان پیچیده نبود و آموزشهای فنی إحساس نمیشد. شرکت در برابر حوادث غیر مترقبه در پالایشگاه آبادان که خسارت جانی به کارگران وارد میآمد مسئولیتی در قبال خانواده آنان و دولت ایران ایفا نمیکرد. قانون کار وجود نداشت و نیروی کار ارزان ایرانی و هندی در دسترس بود. وضعیت در مسجد سلیمان به دلیل آنکه نیروی کار عموما از اهالی محل و ایل بختیاری بود متفاوت بود، سران بختیاری مدافع جان و سلامت اعضا بودند. به همین دلیل نیروی کار هندی کمتری در مسجد سلیمان حضور داشت.
علائم ثبت شده بر تابلو و تذکرات استادکاران در حین کار رکن اصلی آموزش عمومیبودند. آموزش ضعیف و غیر مسئولانه، مانع خسارتهای ناشی از گازگرفتگی، برق گرفتگی، آتش سوزی، تصادف در محل، انفجار و خطرات کار با ابزارصنعتی نمیشد. اموزش گزارش نویسی، خواندن و نوشتن به زبان فارسی، صرفا و به صورت محدود برای استاد کاران به اجرا در میآمد. ضمن آنکه اغلب نیروی کار در سه دهه نخست در بدو استخدام بی سواد بودند و شرکت بودجه ای برای سواد آموزی عمومیتخصیص نداده بود. مقایسه بین دو دهه ۱۳۰۰ و ۱۳۴۰ تفاوت فاحش بین سیاستهای آموزشی انگلیسیها با شرکت ملی نفت را نشان میدهد.
تاثیر قرارداد ۱۳۱۲ بر آموزش نیروی کار ایرانی در شرکت نفت انگلیس – ایران
۱-تاسیس دو نهاد آموزشگاه کارآموزان و آموزشگاه فنی
۲-اعزام دانشجو به انگلیس
۳-افزایش بودجه بخش آموزش
۴- کمک مالی شرکت به ساخت مدرسه در آبادان و مسجدسلیمان
۵- انتقال ( نسبی) دانش فنی به نیروی کار ایرانی
وضعیت آموزش نیروی کار ایرانی در شرکت تنها پس از لغو قرارداد دارسی و انعقاد قرارداد جدید در سال ۱۳۱۲ و تاکید رضا شاه، بهبود یافت. با اجرای طرح عمومیکه بخشی از قرارداد بود تحولی در سیستم آموزش فنی صنعتی پدید آمد و آموزشگاه فنی ( Technical Institute) و آموزشگاه حرفه ای (Artisan school) راه اندازی گردید. در بخش بهداشت آموزشگاه پرستاری برای پرورش دیپلم پرستاری در سال ۱۳۲۰ زیر نظر شرکت در ابادان تاسیس شد. در سال ۱۳۳۷ به آموزشگاه عالی ارتقا یافت و فارع التحصیلان مدرک لیسانس پرستاری دریافت میکردند.
دوره آموزشی کارآموزان آموزشگاه حرفه ای آبادان پنج ساله بود و در سالهای بعد به سه سال کاهش یافت. نام آموزشگاه حرفه ای به سه صورت ترینینگ خانه و کارخانه و آموزشگاه کارآموزان به کار برده میشد. آموزشگاه حرفه ای در واقع ادامه همان آموزشهای کارگاهی (ورک شاپ) بود که نظم و سیاق جدید به خود گرفت. اصطلاح کارآموزان برای شاگردان قدیمیکه اکنون پیشکسوتان پالایشگاه ابادان هستند جنبه نوستالژیک به خود گرفته است.
با شروع جنگ تحمیلی از سال ۱۳۵۹ خورشیدی فعالیت آموزشگاه کارآموزان متوقف شد و سپس از سال 1368 فعالیت خود را از سر گرفت. در سال 1378 به دستور وزیر نفت وقت فعالیت آن دوباره متوقف گردید تا اینکه در سال جاری (۱۴۰۲) اقداماتی برای راه اندازی آن صورت گرفته است.
بر أساس قرارداد ۱۳۱۲ شرکت موظف شد به طور زمانمند نیروی کار خارجی را کاهش دهد، اعزام دانشجو ایرانی به خارج را آغاز کند و شمار دانش آموزان فنی را بیافزاید تا نیروی کار ایرانی ورزیده گردد و نسبت نیروی کار ایرانی به خارجی افزایش گیرد.
اعتصاب کارگران در سال ۱۳۲۵ و بهبود شرایط آموزشی – رفاهی
اعتصاب سال ۱۳۲۵ شهرهای نفتی به توجه بیشتر شرکت به امر آموزش و رفاه و ورزش انجامید. شرکت نفت انگلیس – ایران برای جلب نظر کارگران و جامعه پیرامونی و خنثی سازی تبلیغات چپ گرایان، کمکهای مالی خود را به ساخت مدرسه و دبیرستان افزایش داد و وضعیت رفاهی کارآموزان را بهبود بخشید. ساخت مدرسه فرهنگ، گسترش منازل شبانه روزی کاراموزان، تبلیغ زندگی کاراموزان و کارگران در نشریه اخبار هفته، راه اندازی سینما تاج و برگزاری لیگ فوتبال از این دست بودند. در واقع فشارهای وارد آمده به شرکت در دو مقطع سال ۱۳۱۲ از سوی دولت و سال ۱۳۲۵ به علت اعتصاب کارگران، موجب بهبود شرایط آموزشی و رفاهی شد.
تحول در آموزش صنعت نفت ایران از ۱۳۳۳ تا ۱۳۵۷
۱-ارتقا اموزشگاه فنی به دانشکده فنی
۲- بهبود دروس نظری و عملی کارآموزان
۳- گسترش هنرسانهای صنعتی و آموزشگاه حرفه ای
۴- اجباری شدن آموزش قبل از استخدام در هفت آموزشگاه تخصصی
۵- عمومیشدن أنواع اموزش ضمن خدمت در تمامیردههای سازمانی
۶- دانش محور شدن شرکت ملی نفت ایران با همکاری مراکز علمیبین المللی و داخلی
۷- اجرای سیاست ملی با هدف آموزش کارکنان ایرانی برای کاهش نیروی خارجی
۸- بسیج سازمانی با تهییج انگیزه نیروی کار: ارتقا در سلسله مراتب سازمانی، افزایش دستمزد و رفاه
وقتی شرکت ملی نفت در سال ۱۳۳۳ همکاری خود را با شرکتهای عامل ( موسوم به کنسرسیوم و غلبه روش آمریکایی در مدیریت) آغاز کرد هیئت مدیره شرکت آگاه شد اغلب نیروی کار ایرانی بی سواد هستند اما میتوانند جملات و اصطلاحات فنی به زبان انگلیسی را متوجه شوند. سواد آموزی برای کارگران اجباری گردید و دوره گزارش نویسی در سطح وسیع آموزش داده شد.
سازمان أمورغیر صنعتی در سال ۱۳۳۹ بر اساس یکی از مواد قرارداد کنسرسیوم تشکیل شد و به تدریج همه أمور غیر صنعتی غیر فنی همچون آموزش، بهداشت، لجستیک و منازل به شرکت ملی نفت واگذار گردید. ریئس سازمان أمور صنعتی را مدیر عامل شرکت ملی نفت منصوب میکرد.
کمیت و کیفیت دورههای آموزشی در مقطع مهندسی با افزایش آزمایشگاه، استادان مجرب، دروس نظری جدید، پروژههای پژوهشی از سال ۱۳۳۳ متحول شد. برنامه آموزشی کارآموزان نیز با تکمیل کارگاه مرکزی، دروس جدید نظری و ارتقا دروس عملی تغییر اساسی کرد تا آنجا که فارغ التحصیلان در سطح تکنسین کارآزموده میشدند. مجموعه این اقدامات به تحول سازمانی انجامید و کارشناسان و کارگران ماهر را در نصب و راه اندازی واحدهای جدید صنعتی توانایی بخشید. گزاف نیست این دوره را انقلاب آموزشی در صنعت نفت بنامیم.
راهبرد حرفه ای سازی در منابع انسانی
موفقیت یا عدم موفقیت سازمانها از جمله شرکت ملی نفت ارتباط اشکاری با حرفه ای گری منابع انسانی دارد. آموزش ضمن خدمت و استخدام نیروی شایسته این مهم را محقق میسازد. اموزش ضمن خدمت سه هدف را دنبال میکند: ۱- بهبود مهارتها ۲-سازمان دانش محور ۳- تغییر نگرش و انطباق پذیری. شرکت ملی نفت زودتر از دیگر ارگانها و سازمانها اما در یک روند طولانی و پر حادثه در دهه ۱۳۵۰ به آن دست یافت.
در سال تحصیلی ۱۳۳۴ شمار کارگران تحت پوشش سواد آموزی ضمن خدمت در آبادان به ۴۵۰۰ نفر و در مناطق نفتخیز به ۵۰۰ نفر رسید. شمار کارمندان اعزام به خارج برای آموزش فنی اداری به رقم پنجاه نفر گشت و همچنین ۵۷ دانش آموز دردروه متوسطه فنی و بازرگانی و ۱۱۷ دانشجو در دروههای مهندسی در آموزشگاه فنی ( بعدها دانشکده نفت) آبادان مشغول تحصیل شدند. بالغ بر ۴۰ هزار نفر از کارگران و ۷ هزار نفر از کارمندان شرکت ملی نفت در اموزشهای ضمن خدمت از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۵۶ شرکت کردند.
ضعف شرکت در سه اداره حسابداری، بازرگانی، حقوقی
شرکت ملی نفت درسال ۱۳۳۰ تاسیس شد و خیلی زود متوجه ضعف سازمانی در سه اداره حسابداری، بازررگانی و حقوقی شد. شمار ایرانیهای ورزیده کم بود. دست بردن در ارقام مالی و حساب سازیها از جمله اختلافهای دولت ایران و شرکت نفت انگلیس بود که تا پیش از ملی شدن نفت، بارها در سخنان نمایندگان مجلس و مطبوعات بازتاب یافت. از اینرو شرکت ملی نفت به آموزش نیروی انسانی در سه رشته علوم اداری، بازرگانی و حقوق پرداخت. آموزشگاه عالی حسابداری شرکت ملی نفت در سال ۱۳۳۶ برای تعلیم کادر حسابداری و مالی تاسیس شد و پس از چندی دانشکده حسابداری وعلوم مالی نام گرفت. مجموع فارغ النحصیلان این دانشکده تا سال ۱۳۵۵ به ۱۱۷۰ لیسانسه و تعداد ۵۳۴ نفر انها فوق لیسانس بودند.
همچنین رشته اداری بازرگانی در دانشکده نفت ابادان در سال ۱۳۴۱ راه اندازی گردید و از این طریق شرکت در نیمه دهه ۱۳۴۰ در وضعیت قابل قبولی قرار گرفت. در سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۶مجموعه ای از همکاریها بین اداره حقوقی شرکت ملی نفت و دانشکده حقوق دانشگاه تهران برای تدوین قراردادهای نفتی – پیمانکاری صورت گرفت که به موقعیت پایدار شرکت به لحاظ دانش و نجربه انجامید.
دورههای آموزشی متنوع و کنفرانسهای علمیدر سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۱ سازمان یادگیری شرکت را تحول اساسی داد. درسها و دورههای ضمن خدمت مانند: گزارش نویسی، حسابداری، دانش رهبری، اطفا حریق، ایمنی، بازرسی، بهداشت صنعتی، حفاری دریایی و بهداشت صنعتی به اجرا درامد.
براساس گزارش مدیر عامل شرکت ملی نفت «در سال ۱۳۵۱ جمعا 481 نفر هنرآموز و هنرجودر آموزشگاههای حرفهای وهنرستانهای صنعتی شرکت ملی نفت ایران مشغول تحصیل بـودند. همچنین 771 نفر از کارمندان شرکت ملی نفت ایران و شرکتهای فرعی در کنفرانسها ی سرپرستی، فن رهبری وگزارش نویسی شرکت کردند. تربیت کارآموزی و کارورزی 378 نفر از کارکنان صنعت نفت و سازمانهای ملی و دولتی در مراکز مختلف صـنعت نـفت داده شد و 300 نفر از دانشجویان مدارس عالی و دانشکدههای کشوردر واحدهای مختلف صنعت نفت کارآموزی نمودند. ضمنا نسبت به امور تحصیلی ۸۶۷/۱نـفر بـورسیههای شرکت ملی نفت ایران که در دانشگاههای ایران و خارج از کشور تحصیل میکنند رسـیدگی و نـظارت کامل بعمل آمد.»
یافتههای پژوهش
دو راهبرد «تنوع بخشی» و «عمومیسازی» در نظام آموزشی شرکت ملی نفت ایران که در دوره زمانی ۱۳۳۳ تا ۱۳۵۷ به اجرا درآمد، آن را نسبت به عملکرد شرکت نفت انگلیس – ایران که برای نیروی کار ایرانی به کار میبرد در جایگاهی بالاتر قرار داد؛ هرچند که تراز علمیاین دو شرکت در یک سطح نبود. عامل اصلی موفقیت شرکت ملی نفت در بخش آموزش همانا بسیج سازمانی، بهره گیری از شیوههای نوین جهانی، انباشت دانش، بهبود یادگیری سازمانی، همکاری با شرکتهای نفتی بین المللی و تفکر نقاد بود. شرکت با تهییج انگیزه در نیروی کار، بسیج سازمانی را سامان داد و به اهداف سازمانی نائل آمد.
*دکترای تاریخ، پژوهشگر، نویسنده تاریخ صنعت نفت ایران (۱۴۰۰-۱۲۸۰)
منابع
نادری، ناهید (۱۳۸۶). توانمدسازی کارکنان از طریق آموزش ضمن خدمت (مورد مطالعه شرکت پالایش نفت اصفهان)، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی، سال هفتم،شماره ۲۷، زمستان ۱۳۸۶، صص۱۲۱-۱۱۶.
اقبال، منوچهر (۱۳۵۲) پیام دکتر اقبال به مناسب سالروز ملی شدن صنهعت نفت، بورس، شماره ۱۱۷، ص۲.
گرینوی، چارلز ( ۱۳۰۴). صورت جلسه سالیانه شرکت نفت انگلیس ایران سال ۱۳۰۴، تهران: چاپخانه روشنایی
-آموزش در شرکت ملی نفت (۱۳۴۹). نشریه بورس، دوره اول، تیر، شماره ۸۴، ص. ۱۶
-فعالیتهای فرهنگی شرکت ملی نفت (۱۳۴۴). نشریه ارمغان، دوره ۳۴، شماره ۸، صص. ۳۸۱- ۳۷۸.
پترولیوم پرس سرویس، ( ۱۳۴۶). آموزش مدیریت در صنعت نفت، بورس، شماره ۴۵، صص. ۲۷-۲۵.
آموزش نفت در اکافه (۱۳۴۳). نشریه بورس، دوره اول، شماره ۱۰، ص. ۶۲.
آموزش در شرکت ملی نفت، (۱۳۴۴). نشریه بورس، دوره اول، شماره ۲۹، ص ۹۲
آشنایی با مراکز آموزش عالی تربیت متخصص مالی دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران، (۱۳۵۵). نشریه حسابرس، دوره قدیم، آذر، شماره ۲، صص ۱۹-۱۸.
موزه کارآموزان آبادان در قاب تصویر
کارگاه فلز کاری. در این قسمت کارهای مربوط به قطعه سازی و ترمیم قطعات آسیب دیده فلزی در واحدهای صنعتی پالایشگاه آموزش داده میشد. موزه کاراموزان آبادان.
بخش تراشکاری یکی از بخشهای مهم آموزشگاه کار آموزان بود. ماشین آلات صنعتی و تعمیرات آنها به طور عملی و تئوری آموزش داده میشد. موزه کارآموزان آبادان.
کارگاه برق. در این کارگاه ابزار وادوات برق صنعتی و انواع کابلها وتعمیرات وسایل برقی و سیم پیچی موتورهای متنوع برقی مورد استفاده در صنعت، آموزش داده میشد. موزه کاراموزان آبادان.
کارگاه نجاری. موزه کاراموزان آبادان.
ورودی موزه کاراموزان ابادان. قبل از آنکه به سالن مرکزی وارد شوید میتوانید تاریخچه کارگاهها را در سه زبان فارسی، عربی مطالعه فرمایید، ولی پیشنهاد میشود از راهنما درخواست کنید تاریخچه کارگاهها و نحوه آموزش دستگاهها را توضیح دهد.
نمونه هایی از دستگاههای ابزاردقیق شیر کنترل جریان و نشان دهنده مقدار جریان مواد نفتی. موزه کاراموزان آبادان.
علائم راهنمایی مرتبط با وسایل حمل ونقل. موزه کاراموزان آبادان.
نمای عمومیکارگاه آموزش و ماشین الات وابزار آموزشی. موزه کاراموزان آبادان.
تلفن عمومیضد جرقه (Flame proof) که در واحدهای پالایشگاه بکار برده میشد.
کارآموزان سه دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی
معرفی سایتها و وبلاگهای مرتبط با ابادان
http://abadanphotoblog.blogfa.com//
فهرست نشریه و روزنامه های ( لینک درون متنی) منتشر شده در آبادان
۱- آبادان (فصلنامه علمی، کانون مهندسان خوزستان) ۱۳۳۱ چاپ آبادان – مدیر مسئول: عبدالله غواصیان
۲- آبادان مصور (مطبوعات خوزستان) مدیر مسئول: کرامت الله سلطان پور
۳- آبادان نو – مدیر مسئول: فرساد – چاپ تهران
۴- آهنگ زندگی (هفته نامه سیاسی، اجتماعی) مدیر مسئول هوشنگ افراسیابی – آبادان ۱۳۳۱
۵- اَبرمرد (هفته نامه سیاسی تهران – آبادان) ارگان غیر مستقیم: حزب پان ایرانیست ۳۱-۱۳۳۰ مدیر مسئول: محمود گرگین
۶- آبادان امروز (هفته نامه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی) مدیر مسئول: هوشنگ امیری ۱۳۷۸
۷- اخبار هفته (هفته نامه خبری آبادان) مدیر مسئول: دکتر فریدونی ۳۰-۱۳۲۵
۸- اروند (هفته نامه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی) مدیر مسئول: عبدالحسن مقتدایی ۱۳۷۲
۹- بهمنشیر – مدیر مسئول: البنی صمیم – آبادان
۱۰- پرچم خاورمیانه (هفته نامه سیاسی، خبری) مدیر مسئول: حسن عرب ۵۴-۱۳۳۰ – آبادان
۱۱- پرچمدار آزادی (هفته نامه خبری آبادان – تهران) مدیرمسئول: فرهاد فلاحتی ۱۳۳۱
۱۲- پیام بشر – آبادان – مدیر مسئول: باقر آقایی
۱۳- پیک خجسته (هفته نامه خبری بوشهر، شیراز، آبادان) مدیر مسئول: مصطفی خجسته ۵۴- ۱۳۲۸
۱۴- ترجمه – آبادان- مدیر مسئول: حسن آگهی
۱۵- جبهه اتفاق (هفته نامه سیاسی، خبری) ارگان: جبهه اتفاق کارمندان شرکت نفت – آبادان ۱۳۳۱
۱۶- چریک (هفته نامه خبری آبادان) مدیر مسئول: جواد آتاری ۱۳۳۰
۱۷- خبرهای روز (روزنامه خبری ویژه کارکنان شرکت نفت ۳۴-۱۳۲۶
۱۸- خجسته (هفته نامه انتقادی، اجتماعی آبادان – تهران) دوره نخست ۱۳۲۱ دوره دوم ۳۳- ۱۳۲۸
۱۹- سرپرستان (فصلنامه مدیریت و آموزش ویژه سرپرستان اداری) ارگان: اداره آموزش عملیات غیر صنعتی آبادان و مناطق نفت خیز خوزستان ۱۳۴۶
۲۰- سرود آزادی (نشریه خبری آبادان) مدیر مسئول: اسماعیل سروقد – ۱۳۳۰
۲۱- صلاح ملت (هفته نامه خبری) ضمیمه هفته نامه فریاد آبادان – مدیر مسئول: فرهاد فلاحتی – آبادان ۱۳۳۰
۲۲- عشق میهن – آبادان – مدیر مسئول: محمود عشقی
۲۳- فریاد خوزستان (هفته نامه خبری آبادان – تهران) مدیرمسئول: سلمان بحری ۳۰- ۱۳۲۹
۲۴- قیام خوزستان (هفته نامه خبری آبادان – تهران) مدیرمسئول: علی اکبر آبادی ۳۶- ۱۳۳۰
۲۵- ما و دنیا – آبادان – مدیر مسئول: محمد باقر تاج بخش
۲۶- مسلمین آزاد (هفته نامه دینی آبادان) ارگان: اتحادیه مسلمین – مدیر مسئول: علی ترویجی ۱۳۳۱
۲۷- مشعل آبادان (هفته نامه خبری – صنعتی – فارسی و انگلیسی) آبادان – شرکت ملی نفت ایران و شرکت تصفیه ایران ۱۳۴۰ مدیر مسئول: مسعود برزین
۲۸- نامه کوکب (نشریه سیاسی، اجتماعی) ارگان: ناشر افکار کانون لیسانسهای شرکت ملی نفت ایران – آبادان ۳۱- ۱۳۳۰ مدیر مسئول: مهدی کوکبی
۲۹- ندای آشتی (هفته نامه سیاسی خبری آبادان) مدیر مسئول: مصطفی مولایی ۱۳۳۱
۳۰- نوای ملت (روزنامه خبری اجتماعی – دو شماره در هفته) آبادان – اهواز – مدیر مسئول: مصطفی طباطبایی جلفایی ۵۴- ۱۳۲۸
۳۱- نهضت خوزستان – آبادان – مدیر مسئول: حسین آذر
۳۲- نهنگ خلیج (نشریه خبری آبادان) ۱۳۳۱ – مدیر مسئول: محمد امین کمالی
دریافت شده از وبسایت خبری آبادانیها https://www.mashalabadan.com/wp-admin/post.php?post=2393&action=edit
افزودن دیدگاه